پریسا پریسا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

نازدونه ، دردونه .....

خاطرات پریسا کوچولو

1390/10/12 10:00
نویسنده : محبوبه
612 بازدید
اشتراک گذاری

مامان از محل کار: زنگ تلفن

پریسا :( گوشی را برمی دارد و بدون اینکه متوجه شود کی زنگ زده ) سلام ،خوبی ،کجایی، کی می آیی

مامان : سلام عزیزام ، قربونت بشم ماچ، چیکار می کنی

پریسا : بازی و گوشی را می گذارد و می رود عروسکش را بر می دارد

مامان جون گوشی را برمی دارد : می گوید که پریسا به عروسکش می گوید : نی نی بشین اینجا اما مواظب باش جیش نکنی . آدم باید برود دستشوئی 

من و مامان جون با این حرف پریسا کلی ذوق کردیم .لبخند

(( وقتی پریسا مامان می شود))

دیشب پریسا جون مامان  من شده بود و برای من لقمه نون و حلواشکری درست می کرد و می گفت : به من بگو مامان پریسا لقمه بده

 پریسای شیطون  بلا وقتی از کسی چیزی می خواهد با زبان شیرین اش می گوید : "عزیزام بده"

مثلا چند روز پیش : مامان جونش (مادر بزرگ) برایش سیب خلال کرده بود . من هم که تازه از سرکار به خانه رسیده بودام و گرسنه بودام یکی از سیب ها را برداشت ام . اما ............ پریسا بشقاب اش را به طرف من گرفت و گفت عزیزام سیب را بده و من هم آنرا در بشقاب گذاشت ام . دختر شیطون من قربون عزیزام گفتن ات بروم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)