ترس های پریسا
پریسا از گربه می ترسد . و هرصدایی که می اید می گوید" میو" بود و می پرد بغل مامان تیر سال 90 پریسا 1 سال و 5 ماهه - بغل بابا بزرگ مهربون در دریا - پریسا : از دریا خیلی می ترسم اما چون بابا و دائی یه ماهی برام گرفتن و انداختن داخل استکان ، منم دیگه از دریا نترسیدام و با بابابزرگ اومدام داخل آب اما فقط برای یک بار - پریسا : مامانم هر کاری کرد که با شنها بازی کنم ، بازی نکردام و ترسیدام وقتی از چیزی می ترسه باززبان شیرین اش می گه : ترس ...
نویسنده :
محبوبه
11:47
عکس پریسا خانم
شیطنت های پریسا
یه عادت همیشگی پریسا اینه که عروسک ها یا وسایل دیگر را زیر پایش قایم می کند و بعد می گوید نیست میو (یعنی گربه ) برد هر چی می گوییم تقلید می کند بویو اونور ( برو آنطرف) را همیشه خلیی قشنگ می گوید. به شکلات می گوید شوکول
نویسنده :
محبوبه
11:02
سلام
پریسا الان پیش مامان بزرگ اش است و مامانش سر کار است . امروز مامان بزرگش می بردش کلاس ورزش البته پریسا از همه بچه ها کوچک تر است فقط برای اینکه در خانه حوصله اش سر نرود به آنجا می رود . پریسا یک سال و 5 ماهه است . پریسا مسواک نمی زند و آنرا دوست ندارد پریسا حمام را دوست ندارد پریسا خیلی ناز و بانمک است و کارهایش اطرافیان را شاد می کند قربونش بره مامانش
نویسنده :
محبوبه
8:10