پریسا پریسا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 1 روز سن داره

نازدونه ، دردونه .....

ترس های پریسا

پریسا از گربه می ترسد . و هرصدایی که می اید می گوید" میو" بود و می پرد بغل مامان   تیر سال 90 پریسا 1 سال و 5 ماهه -        بغل بابا بزرگ مهربون در دریا -        پریسا : از دریا خیلی می ترسم اما چون بابا و دائی یه ماهی برام گرفتن و انداختن داخل استکان ، منم دیگه از دریا نترسیدام و با بابابزرگ اومدام داخل آب اما فقط برای یک بار -        پریسا : مامانم هر کاری کرد که با شنها بازی کنم ، بازی نکردام و ترسیدام وقتی از چیزی می ترسه باززبان شیرین اش می گه :    ترس ...
8 مرداد 1390

شیطنت های پریسا

یه عادت همیشگی پریسا اینه که عروسک ها یا وسایل دیگر را زیر پایش قایم می کند و بعد  می گوید نیست میو (یعنی گربه ) برد هر چی می گوییم تقلید می کند بویو اونور ( برو آنطرف)     را همیشه خلیی قشنگ می گوید.  به شکلات می گوید شوکول  
3 مرداد 1390

سلام

پریسا الان پیش مامان بزرگ اش است و مامانش سر کار است . امروز مامان بزرگش می بردش کلاس ورزش البته پریسا از همه بچه ها کوچک تر است فقط برای اینکه در خانه حوصله اش سر نرود به آنجا می رود . پریسا یک سال و 5 ماهه است . پریسا مسواک نمی زند و آنرا دوست ندارد پریسا حمام را دوست ندارد پریسا خیلی ناز و بانمک است و کارهایش اطرافیان را شاد می کند قربونش بره مامانش
7 تير 1390