ترس های پریسا
پریسا از گربه می ترسد . و هرصدایی که می اید می گوید" میو" بود و می پرد بغل مامان
تیر سال 90
پریسا 1 سال و 5 ماهه
- بغل بابا بزرگ مهربون دردریا
- پریسا : از دریا خیلی می ترسم اما چون بابا و دائی یه ماهی برام گرفتن و انداختن داخل استکان ، منم دیگه از دریا نترسیدام و با بابابزرگ اومدام داخل آب اما فقط برای یک بار
- پریسا : مامانم هر کاری کرد که با شنها بازی کنم ، بازی نکردام و ترسیدام
وقتی از چیزی می ترسه باززبان شیرین اش می گه : ترس
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی