پریسا پریسا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

نازدونه ، دردونه .....

خاطره از دخترکم

من و بابایی سرکاربودیم و  پریسا با مامان بزرگ رفته بود کلاس قران خانم ها از او پرسیداند مامان کجاست : گفت : ددر چیکار می کند ؟ گفت : تاب بازی بابا کجاست :؟ گفت : ددر چیکار می کند : تاب بازی همه خندید و گفتند : مامان و بابا هر دو رفته اند تاب بازی و پریسا را نبرده اند.   دخترم ام پریسا خیلی مهربونه اگر کسی از دستش ناراحت بشه سریع اونو بوس می کنه و نازش می کند و برای اینکه شادش کند می گوید : عزیز ، عسل ، ناناز پریسا راس ساعت 3 منتظر است تا مامانش از سرکار بیاید و او شیر بخورد و بخوابد . و تا صدای در را می شنود از اتاق به  راه پله  می آید  دیروز بنده خدا بابابزرگ ر...
6 آذر 1390

عینک

گفتگوی مامان با پریسا کوچولو پریسا 1 سال و 10 ماهه و عینک مامانش را می خواهد به چشم بزند پریسا : عینک را بده بزنم به چشمم مامان : نه عینک بد است پریسا : بده مامان : چشم من اوف شده برای همین عینک می زنم پریسا : چشم من را هم هاپو گاز گرفته و اوف شده عینک را بده این حرف پریسا باعث خنده من و بابا شد ...
28 آبان 1390

دائی جون

پریسا عشق دائی علیرضا است پریسا تا دائی را می بیندمی گوید دائی بستنی بخر دائی من را ددر ببر دائی بغل و..... ...
15 آبان 1390