خاطراتی از پریسا
پریسا در اتاق : مامان مامان زود بیا ،،مامان مامان زود بیا
مامان در آشپزخانه : چی شده
پریسا : این انگشتم کوچیک شده
مامان می آید : چی شده دخترام
پریسا : (انگشت اشاره اش را با انگشت کناری مقایسه می کند و می گوید :) ببین این انگشتم کوچیک شده ، دیدی این کوچیک شده
مامان با خنده : کوچیک نشده ، این انگشت همین جوری است ، ببین انگشتان مرا ، انگشتان من هم مثل مال تو است ، ببین این انگشت تپلو است ، این یکی خیلی قدبلند است ، این یکی خیلی لاغر و کوچولو است...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی