پریسا پریسا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 11 روز سن داره

نازدونه ، دردونه .....

منم می آیم سرکار

1391/3/31 8:41
نویسنده : محبوبه
216 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب بعد از مدت ها که ما دیر می خوابیدایم تصمیم گرفتم که شام را زود بخوریم و بخوابیم چون من خیلی کمبود خواب داشت ام و پریسا خانم هم ظهر نخوابیده بود و خوابش می آمدخمیازه

خلاصه ساعت 9 شب شام را خوردیم و تا ساعت 10 خوابیدایم

نیم ساعتی طول کشید که دخترام خوابش برد........

صبح ساعت 6 ، ساعت زنگ زد . پریسا بیدار شد آب خورد ولی دیگه مثل روز های قبل خوابش نبرد .

با هم رفتیم خانه مادر بزرگ تا پریسا آنجا بماند و من به سرکار بروم. پریسا سرجایش خوابید اما من را هم بغل کرده بود و می گفت:" نرو سرکار" .قهر

چشمانش را بسته بود و گردن من را هم بغل کرده بود که من به سرکار نروم.گریه

این کار پریسا هم خنده دار بود . هم اینکه من دیرام شده بود... پریسا جون ول ام کن بذار بروموقت تمام

بالاخره با یک بستنی راضی شد که من را رها کند. و به لطف آقا خروس ها توانستیم با بابایی اش برویم سرکار. زیرا با مامان جون رفتند تا به خروس ها غذا بدهند.چشمک

این خروس ها هم سرگرمی جدید پریسا خانم هستند.بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)