پریسا پریسا ، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 8 روز سن داره

نازدونه ، دردونه .....

سفر به کرمانشاه

1392/6/18 14:06
نویسنده : محبوبه
286 بازدید
اشتراک گذاری

با همکاران شرکت مامان و بابا و با یک اتوبوس رفتیم به سمت کرمانشاه ، و از مناطق جنگی بازدید نمودایم . و افرادی که در آن دوران افراد خانواده و خانه و زندگی خود را از دست داده بوداند برایمان از آن دوران گفتند .

پریسا و بابایی

ما در این سفر به شهر زیبا و مرزی پاوه رفتیم. و دو شب در کرمانشاه ، یک شب در کارگاه سد داریان و یک شب در کارگاه شهر ازگله گذراندایم.

و اما پریسا خانم در این سفر 

تعداد ما 37 نفر بود و 10 تا بچه همراهمان بود. که پریسا از همه کوچکتر بود . ما در آخر اتوبوس نشسته بودایم. و صندلی های آخر هم خالی بود. بچه های دیگر هم به هوای پریسا به عقب اتوبوس آمده بوداند و پریسا چون کوچولو بود مثل عروسک بچه ها شده بود. و همه با پریسا بازی می کرداند. و از او مراقبت می کرداند. و گاهی هم سربه سر پریسا می گذاشتند که پریسا هم داد می زد که داری اذیت می کنی و  دیگه اینکه پریسا بلبل زبانی می کرد. و بچه ها هم از حرف زدن او خوششان می آمد

پریسا  از بچه ها بازی های جالبی یاد گرفت. مثلا اینکه یکی توپ یا بادکنک می شد و یکی دیگه با تلمبه (غیر واقعی) او را باد می کرد تا بترکد. و بعد هم همه می خندیدند.

در این سفر به بچه ها خیلی خوش گذشت. چون باهم بازی می کرداند. و من هم خوشحال بودام که پریسا خانم تنها نیست. و در پایان سفر بچه ها با ناراحتی از هم جدا شداند.

یکی از همراهان سفر که مادر دو تا از همبازی های پریسا بود ، به پریسا گفت پریسا جون خداحافظ ، مواظب خودت باش و مواظب باش که زبونت را موش نخورد.

(در عکس بالا پریساگل شده است) دخترام تازه از خواب بیدار شده است. در کنار برکه مصنوعی کارگاه سدسازی  شهر ازگله ایستاده است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)